برداشتهایی از آیات قرآن
خداوند با ابزار بسیار ساده، چون آب ،باد ،هوا،نور و آتش و خاک موجب آسایش زندگانی مخلوقات را بدون هیچ چشم داشتی تامین می کند و هیچ مخلوق قادر نیست که بتواند  اینگونه همه را برای لحظه ای بهره مند سازد. 

الهی بده، بنده را، علم ودین
تحمل کنم، بی وفایی کین
کنم بندگی و اطاعت ز رب
شناسم خداوند جان آفرین

 


معجزه  قرآن

پیامبران الهی دارای معجزه بودند .ولی تنها پیامبر اسلام بود که معجزه او مکتوب بود.قرآن مجید یک ظاهر دارد و یک باطن.ظاهر آن نه شعر است و نه نثر، بلکه متنی با آهنگ است.بطوریکه معصومین هم امکان خلق مشابه آنرا ندارند.باطن قرآن تجلی کامل حق است که تفسیر انفسی آیات  آن توسط معصومین مقدور است.تفاسیر  و ترجمه های موجود، بیان ظاهر آیات است.
منظور از معجزه خلق یا انجام یک کاری است  که با تصرف در  زمان و انجام اموری که علت آن بر ما معلوم نیست ، خلق یا انجام  آنرا از حالت سیر طبیعی خارج و انجام آن تسریع می شود.

ره آورده شب قدر است قرآن
بود میراث احمد این گلستان
زبهر عاشقان آب حیات است
به کام مومنان شهد است فرقان


لشکر خدا

خداوند می فرمایند ،عالم هستی و تمام اعضا یش لشکر خدا هستند.ملایکه نیز از سربازان این لشکرند.برای مثال توسط عزراییل ، قبض روح از انسانها می گردد.گاه سنگ ریزه ها بر منقار پرندگان ماموریت کشتن فیل ها برای ممانعت از تخریب مسجد الحرام می شوند.حتی باد که قوم عاد را از بین برد ،از لشکریان خدا هستند.

  انسان چکیده عالم هستی است.کلیه اعضای بدن انسان سربازان لشکر الهی و گوش به فرمان خدا هستند.لذا برای شناخت خدا، شناخت عالم هستی لازم است.برای شناخت عالم، شناخت انسان لازم است.بنابرین با شناخت خود، مقدمه ای برای شناختخدا حاصل می شود.

عابدم کن ، تا بیابم ، من جهت
  لایقم  کن، تا بجویم  ، من رهت
ای خدا ،من عاجز از دیدار تو
قادرم کن ،تا بیایم  ، درگهت

 


بهشت و جهنم

خداوند در قرآن می فرمایند ، که شما را برای بهشت آفریدم.سوالی که مطرح است اینکه خصوصیات  و حقیقت بهشت چیست. کسی جز خدا نمی داند ،ولی از آنجاییکه ما در دنیای مادی زندگی می کنیم و اموری برای ما ارزشمند و لذت بخش است، لذا خداوند مواردی را برای ما بیان کرده تا با این مثال ها ذهن ما را به آن حقیقت روشن کند.هر کسی را با توجه به فهم و درکش ، باید مطالب را بیان کرد.شما اگر به کودک بگویید با درس خواندن آینده تو تامین است، او درک نمی کند،اما خوردن شکلات را حس می کند.لذا افرادی که بلوغ فکری و اهل ایمان و عمل هستند، امکان درک بعضی ازحقایق الهی را دارند.
   بطو مشابه، حقیقت جهنم هم برای انسانها مشخص نیست و خدای متعال به آن آگاه است.انسان ها با اعمال و افکار خود جلوه های از جهنم و بهشت را در دنیای مادی خود ایجاد می کنند.

. آن بهشت است، که مردم همه مشتاق ورود 
آن بهشت است،سرای همه ی قرب و شهود
شربت پاک بود در قدح و حوض برین
حوری و جوی ز شهد و عسل و عنبر و عود

 

تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
مجموعه برداشتهایی از قرآن کریم(۲)
عقل و عشق

نقش عقل و عشق در زندگی انسان ،همانند نقش قیچی و سوزن خیاطی دارد. عقل حسابگر ، بر اساس حساب و کتاب نظر می دهد ولی عشق ،بر اساس محبت و نزدیکی دلها نظر می دهد.قیچی نقش جدا کردن تکه های پارچه را دارد ولی سوزن نقش وصل کردن تکه ها را دارد.
چنانچه عقل و عشق با هم کار کنند و دارای هدف مشترکی در نهایت باشند ، مطلوب و سازنده است. اما تنها با بکار بردن عقل و نداشتن عشق، اگر چه بعضا ممکن است به هدف رسید، مطلوب نیست.
عقل و عشق اگر چون دو بال با هم و هماهنگ حرکت کنند،انسان زودتر و با آرامش خاطر به هدف می رسد
.برای مثال، صله رحم که باعث آرامش و متعاقبا طول عمرمی گردد.عقل می گوید هزینه بر ووقت تلف کردن است.در صورتی که دل مایل به دیدار و رفع دلتنگی است.در خصوص والدین و فرزندان هم معمولا چنین است.والدین عاشقانه و بی حساب به فرزندان خود کمک می کنند.در صورتی که فرزندان ،اگر کاری کنند با حساب و کتاب و بعضا منت است.

 اگر داری  توعقل و علم و دانش
اگر داری تو صبر و  حلم و بینش
چرا بی تاب و نا آرام و حیران 
توکل  کن،تو اندر کار و کوشش

دین و عشق

عشق عامل رسیدن به وصال است.با عشق می توان به محبوب خود رسید.با عقل زمینی نمی توان به وصال و لقای الهی رسید.
عشق است که تبعیت می آورد.لذا فرد عاشق به معنویات و دین مقید است.دین در حقیقت مجموعه ای از دستورالعمل هایی الهی است که مردم  را  به راه صحیح هدایت می کند.به کمک دین و عشق ، معراج الهی مقدور است.
انسان اگر بخواهد عاشق شود، ابتدا باید بنده و مطیع اوامر الهی که توسط پیام آوران الهی معین شده است و در قالب دین تدوین شده است درآید  ،  تا امکان وصال باشد.نمی توان ابتدا عاشق شد و بعد دیندار.انتهای عشق حقیقی، پیدا کردن یقین است.
عشق وسیله ای برای حل مشکلات و حل المسایل است.با عقل مشکلات را رسد و بررسی می کنی و با عشق آنرا طی می کنی.

عشق یعنی همنوا با اهل دل
در کنار دوست ماندن متصل
عشق باشد راه حق تا انتها
در رهیدن او نگردد منفصل


انسان منافق

بدترین انسان روی کره زمین شخص منافق است.منافق از کافر هم بدتر است.پیامبر گرامی در جنگ با کفار پیروز بود،چون یک طرف حق و طرف مقابل باطل بود.اما حضرت علی در جنگ ، طرف مقابلش منافق بود .لذا به ظاهر شکست می خورد و شرع مقدس  دست او را بسته بود که به حیله رو آورد.منافق روزی قرآن را بر سر نیزه ها بالا می برد و روزی پیراهن عثمان را.
انسان منافق منفعت طلب است و تهی از درون است. همانند پوست دانه است که اگر در زمین کاشته شود،نه تنها ریشه نمی دهد بلکه همرنگ و جذب زمین می شود.متقابلا انسان های مومن دانه های با مغز هستند.چنانچه در زمین قرار داده شوند ریشه پیدا می کنند و خاک را جذب می کنند.بطور کلی انسان های منافق ،جهت کسب منفعت، هر روز خود را همرنگ جماعت مقصد می کنند.

آدمی را دین و ایمان  و یقین
می کند  کامل ، وفادار و امین
آدمی را فهم و ادراک و شعور 
می برد تا عرش اعلا از زمین


دنیا و آخرت

اینکه گفته می شود دنیا مزرعه آخرت است، بدین معنی است که انسان با اعمال خود در دنیا توشه ای
برای آخرت فراهم می کند.همانند بازار فرش فروشها، در آنجا عرضه می شود ولی در کارگاه ها بافته می شود.لذا روز قیامت اعمال انسانها بررسی و ارزیابی قرار می گیرد و فرصتی برای جبران نیست.
فلسفه خلقت ما در دنیا از نظر قرآن چند چیز است.یکی آزمودن انسانهاست.دیگری عبادت خداوند است.همچنین برای رحمت و بهشت شما را آفریدم.
خداوند می خواهد با این بهانه ها ما را صاحب اراده کند و ما را وارد بهشت کند.ملایکه در بهشت هستند
ولی خداوند گفت به آدم سجده کنید.چون روح خدایی در اوست و مخلوقات با اراده نسبت به مخلوقات بی اراده قابل قیاس نیست.

بهشت فاسقان در این جهان است

بهشت زاهدان در لا مکان است

بهشت عاشقان اندر دو عالم

بهشت و دوزخ ما در نهان است

 

 

بندگی و آزادی

بندگی خدا در مقابل آزادی نیست،بلکه در مقابل بندگی دنیاست.با بندگی خدا از بندگی دنیا و اسارت شهوات گو ناگون انسان آزاد می گردد.بنده حتی  آزادی هم اسارت است. انسان رها، اسیر هوای نفس می گردد و تا مرز هلاکت پیش می رود.چون هر چه بدست می آورد ، باز بیشتر می خواهد.
  بندگی خدا موجب آزادی و بندگی دنیا باعث اسارت است.عقل سلیم حکم می کند ، که اگر بنده دنیا شدی،بنده هزاران شخص و چیز می گردی که هر دم تو را به سمتی می کشند و اراده و اختیار از تو گرفته می شود.در صورتی که بندگی خدا ، فقط تو را به یک سمت هدایت می کند و آن فلاح و رستگاری.لذا در مقایسه بین آنها، فرد عاقل بندگی خدا که در حقیقت آزادی واقعی اوست،انتخاب می کند.

چو در خون غوطه ور گردید مولا
از این دنیا رها و گشت والا
ندای فزت رب الکعبه سر داد
برآمد ناله اش تا عرش بالا

 


خلقت انسان

اگر به نقش آب در زندگی موجودات دقت کنید، به عظمت حق تعالی پی می بریم. با قطره

و دانه ی همه خصوصیات انسانی لقمه ایست که می خورید . چنانچه لقمه پاک و از کسب حلال باشد، آنگاه دارای فرزندان صالح ودارای اخلاق خوب انسان  می شود. همانند گیاهی که در آب و هوای پاک و زمین مناسب و آب تمیز بهره می برد، محصولی خوب تولید می کند ،قطعا از گیاهی که در محیط آلوده رشد و نمو کرده است متمایز است.
  لذا اگر انسانها بخواهند لذت دنیا و آخرت را داشته باشند و در آرامش و آسایش زندگی کنند ، باید در خوردن دقت کنند.اگر این درست شد همه اعضا تحت فرمان عقل قرار می گیرد و انسان دچار گناه و معصیت و خطا نمی گردد.
  ریشه تمام بدبختی ها ، در عدم تبعیت از اوامر الهی است.بالاخص کسب روزی شبهه ناک و حرام و متعاقب آن رشد انسان با لقمه ی ناپاک است.عده ای
متاسفانه خوردن و بردن حق الناس را زرنگی می دانند، غافل از اینکه با این کار خود و آینده فرزندان خود را به خطر می اندازد.

چرا حرص دنیا تو را کور کرد
تو را از عبادت بسی دور کرد
‌چرا غصه و غم خوری ای بشر
خدا رزق و روزی تو جور  کرد

 


حرص و طمع

خداوند در سخنی که به آدم می گوید که از همه میوه جات بهشتی بخور ، بجز میوه یک درخت خاص ، می خواهد ثابت کند که انسان ها حریص هستند و چنانچه از اوامر الهی اطاعت نکنند محروم از بهشت و موهبت های الهی آن می گردند.
   لذا تنها راه خوشبختی انسان ، با توجه به وجود هوای نفس ، اطاعت از خداست که نحوه و چگونگی آن در دین اسلام که کامل ترین ادیان الهی است، آمده است.لذا اگر کسی بخواهد به بهشت جاودان برود ، باید تسلیم اوامر الهی باشد تا ظرف وجودیش
از نعمات الهی پر گردد.
غرایض انسان در زمینه های گوناگون بی پایان است.همانند یک سراب می ماند و تا خود را به هلاکت نرساند ، تلاش او جهت کسب هدف پایان نمی یابد.در صورتی که خداوند این غرایض را که نیاز تداوم حیات بشر است ،در انسان قرار داده است. لذا باید در استفاده آن مراعات و دقت شود.

روح من سرکش و فرمانبر میل و هوس است
منم آن بنده شیطان که اسیر قفس است
چه کنم تا که شوم دور ز نفس و دل خود
هر چه آورد سرم مستی و کار عبث  است


تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
مجموعه برداشتهایی از قرآن کریم(۳)
داستان حضرت نوح

زمانی که حضرت نوح داشت یک کشتی در خشکی برای همراهان خود به فرمان الهی می ساخت .عده ای او را مسخره می کردند که آب کجا بود که این کشتی را می سازی.اما نوح به خدا ایمان و اعتقاد داشت ، لذا پیام خدا را عملی ساخت و از اینکه کافران چه می گویند اعتنایی نداشت.تا اینکه وقت موعود فرا رسید ، و اهل ایمان از غرق شدن نجات یافتند.
  انسان ها باید ایمان و اعتقادات خود را در عمل بیان و پیاده کنند و از یاوه گویان دلهره و ترس نداشته باشند.زیرا وعده الهی در رستگاری حتمی است.کسانی که نماز را بپا می دارند و احکام اسلام را که دستورالعمل آدم شدن است را اجرا و ایمان دارند ،قطعا رستگار خواهند شد.

 ایمان به خدا امید ما گشت
دین حافظ ما زهر خطا گشت
حرص و حسد وغرور فرجام
نابودی دین شد  و بلا گشت


بهشت جاودان

اگر به عالم طبیعت دقت کنیم، خداوند نیاز های انسان را برای زندگی در این عالم فراهم کرده است.اما بعضی از اجزا بدن وجود دارد که امکان ایجاد در این عالم نیست و باید در عالم رحم شکل بگیرد.اگر چه در آن عالم نیازی به چشم و دست و پا نبود.
   دنیای مادی نسبت به دنیای آخرت، نیز اینگونه است.بسیاری از عبادت های ما ، نیاز های اولیه زندگانی در بهشت جاودان است .اگر چه ممکن است در این دنیا مورد نیاز ما نباشد .همانند نماز و روزه و الی آخر،.اگر چه در ارتقای روح و آرامش ما موثر و لازم است.برای مثال،حفظ مغز گردو بهره بردن از آن توسط پوسته آن است.
  بطور مشابه کسانی که در دنیای مادی پیروی از هوای نفس و مرتکب ظلم و جنایت می شوند، وسایل آتش و هیزم آخرت و جهنم را فراهم می کنند.اینکه چگونه و به چه طریق ، در اختیار حق تعالی است.
بهترین اعمال ما،دانی که چیست
جز عبادت نزد حق،چیزی که نیست
این عبادت ها همه سازندگی است
چون برای خالق عقل است و زیست

 


ظاهر و باطن عبادات

خداوند در قرآن می فرمایند ،ما انسان ها را برای عبادت خلق کردیم.سوالی که مطرح است اینکه عبادت چیست و چه ضرورتی به انجام دارد.عبادت یک ظاهر دارد که در احکام الهی آمده وبرای  انسان ها همانند نردبان است که جهت کسب ارتقا و تقوای الهی باید انجام دهند.
  عبادات دارای باطنی هستند، همانطوریکه عبادات ظاهری در دنیا موجب رشد انسان می شود.ثمره ای آنها در آخرت دیده می شود.در حقیقت باطن عبادات
در بهشت خود نمایی و نردبان ترقی و نیاز انسان است.انسان ها با مشاهده بهشت، هر چه را می بینند گویند ما آنرا در دنیا انجام دادیم و باعث لذت و  رشد  معنوی در بهشت می گردد.اینکه چگونه و چطور ،آن را خدا می داند.
برای مثال، در دنیای مجازی، مطالب و تصاویری قابل مشاهده است که در دنیای مادی قبلا بیان و یا به تصویر کشیده شده باشند.

از بهر بهشت، کی کنم سوز و گداز
از بهر خدا، من روم  سوی  نماز
از بهر بهشت ، یا که  از دوزخ گرم
هر گز نکنم، عبادت و راز و نیاز

 


میوه های بهشتی

خداوند می فرمایند ، ما برای شما همسرانی پاک قرار می دهیم که از هر گونه آلودگی پاک و منزه هستند.بعلاوه میوه های به ظاهر یکسان ولی با طعم های گوناگون قرار می دهیم بطوریکه دو میوه یکسان نمی باشد و هیچگونه خرابی و نارسیدگی در آنها نیست.
  در دنیا هم انسان ها به ظاهر یکسان هستند ولی از نظر باطن دارای صفات گوناگون هستند،بطوریکه هیچ دو انسانی یکسان نمی باشند.تمایز انسانها به تقوا و علم آنهاست.مگر نه از نظر ظاهر دارای اجزای مشابه می باشند.

الهی به خون شهیدان  قسم
تو لطفی عطا کن، برین نفس هم
نما راه تقوا و دین بر بشر
نگردند گمره در این پیچ و خم

 

 

ویژگی فاسقان

فاسقان به کسانی گفته می شود که پس از عهد و پیمان الهی ، آنرا شکستند.همانند هسته خرما که از خرما جدا شود.در اینصورت همجواری شیرین و جایگاه با ارزش خود را از دست می دهد.
اینان از فرمان الهی و دستورات پیامبران و اولیای الهی سر پیچی می کنند. در حقیقت از عقل خود که وسیله ای برای کشف حقایق هستی است ، تبعیت نمی کنند و پیرو هوای نفس خود هستند.اینان عقل خود که پیامبردرونی انسان است و خدا در اختیار انسان قرار داده تا استفاده کند ، آنرا بکار نمی برند. .خداوند می توانست همانند حیوانات که فاقد عقل هستند ، بشر را بدون عقل خلق کند.لذا بطور غیر مستقیم خدوند با در اختیار قرار دادن عقل ،نوعی با انسان پیمان بسته است.عدم بکار گیری عقل ، و به تبع آن اطاعت از وحی نوعی فسق انجام شده است.
  انسان فاسق از نظر قرآن کسی است که از فرمان الهی که توسط پیامبران ابلاغ شده است سر پیچی می کند.البته میزان فسق کم و زیاد دارد.

 اگر داری  توعقل و علم و دانش
اگر داری تو صبر و  حلم و بینش
چرا بی تاب و نا آرام و حیران 
توکل  کن،تو اندر کار و کوشش

 


صله ی رحم

منظور از صله ی رحم ،رسیدگی به اقوام و نزدیکان است ،یعنی رفع مشکلات آنها چه تلفنی ،چه زبانی، چه معنوی وچه مالی وچه دیداری است.بطوریکه حرمت

م اسلام در همه جهات باشیم.

   اگر بخواهیم اسلام واقعی پیاده گردد و مردم آنرا بپذیرند و اجرا کنند ، باید مدعیان ارایه اسلام خود ابتدا در عمل و بیان اسلام را پیاده کنند.الگو پذیری بهترین روش تبلیغ است.مردم هر جامعه، از بزرگان آن جامعه الگو می گیرند.لذا صاحبان علم و دین و ت و معرفت ، باید مراقب گفتار و رفتار خود باشند تا خدای ناکرده به اسلام با نام اسلام ضربه نزنند.

دانی که چرا ،ز دین گریزان شده اند
از ما دو سخن ،از این و آن یافته اند
گفتار و عمل دو گانه و بی مبناست
با مکر و دغل دین دگر  ساخته اند

 


کتمان حق و ظهور باطل

خداوند به قوم بنی اسراییل می فرماید ،شما که می دانید حق چیست ، چرا آنرا کتمان می کنید. بدیهی است با کتمان و پوشا ندن حق ،باطل خود نمایی و ظهور پیدا می کند. 
  خداوند با حق است و از حق حمایت می کند.حق نام خدا را با خود دارد.لذا اگر چیزی را درست و حق تشخیص دادیم ،آنرا بپذیریم تا حق پرستی و درستگویی رواج پیدا کند.
  ممکن است انسان نسبت به مسئله ای آگاهی نداشته باشد که آن حق است یا باطل.این حکمش متمایز است از وقتی انسان به موضوعی شناخت دارد و می داند کدام حق و کدام باطل است. متاسفانه شهادت دادن ،به خاطر کسب مال دنیا یا دوستی، بعضا شاهد هستیم.لذا در امر قضاوت باید بسیار دقت و مراقبت کرد و بر اساس ظواهر و بدون پی بردن به واقعیت های ماجرا شهادت و قضاوت و حمایت بی جا نکنیم.در اموری که آشنا نیستیم و آگاهی نداریم ،از اهل تقوا و صاحب آگاهی در آن موضوع م و سپس تصمیم گیری کنیم.

تو با مردم مومن و راستگو
که دارند ایمان به یزدان بگو
ببخشا به مردم تو انفال را
بجز حرف حق،چیز دیگرمگو

 


علم و عمل

گاهی  چشم اعمال و رفتار فردی را می بیند و تحت تاثیر او قرار می گیرد.از آنجایکه با دیدن یقین پیدا می کند  ، لذا اثر بخش است.گاهی همین کار توسط کسی گفته می شود.اگر او عامل به عمل باشد ، باز تا حدی اثر بخش است. اما گاهی گوینده ما را به کاری دعوت می کند که خود عامل نیست.گویند اگر کودکی هم حرفی خوب و مفید زد ، تو استفاده کن. همانند قنادی که قند می فروشد ولی خود نمی خورد ولی می تواند چای ما را شیرین و قابل خوردن کند. یا شمعی که با سوختنش به دیگران نور می دهد ،اگر چه در نهایت منجر به نابودی شمع میگردد.
  لذا توصیه می شود ،که برای اثر بخشی بیشتر  امر به معروف و نهی از منکر ،بهتر است انسان خود عامل باشد.

 دانی که چه چیز تا قیامت با توست
اعمال مفید تا نهایت با توست
علمی که شود چراغ و شمع دگران
با دادن سود بی نهایت با توست


تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی

و عزت آنها حفظ شود.
   صله ی رحم باعث طول عمر و افزایش ثروت می شود.همانند ذغال های روشن می ماند که اگر جدا از هم باشند ،انرژی کمتری ایجاد کرده و زود خاموش می شوند. در صورتی که با تجمیع آنها ،علاوه بر حرارت زیادتر ،دیر تر هم خاموش می گردد.
  خداوند انسان را بطور اجتماعی خلق نموده است.لذا نیاز انسان ها به یکدیگر چه از جهت مادی و چه از نظر  معنوی ، برای ایجاد آرامش و آسایش روحی لازم است.

 کاخ و ویلا   کی دهد ، آرامش روح و روان
مال و ثروت کی شود، خوشبختی پیر و جوان
 می دهد آسایش و لذت به ظاهر مر تو را
 رو به دنبال کمال و معرفت  در هر زمان

 


حیات و ممات

سوالی که مطرح می شود اینکه انسانها چگونه ایجاد شده اند. اگر بگویید از والدین، با تسلسل باید ابتدایی داشته باشد.بنابراین این سوال مطرح است، که اولین انسان چگونه ایجاد شد.اگر بگویی خود به خود ، که این استدلال را هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد. اگر بگویی آب و خاک و باد مخلوط شدند و انسان اولیه را خلق کردند، باز عقل سلیم نمی پذیرد.
خداوند می فرماید، شما مرده بودید،چون خاک، شما را زنده کردم. اینکه چگونه زنده می کند، خدا می داند.سپس می میرانم ، ودر زمان مقرر شما را زنده می کنم.
در هر صورت کسی که ما را زنده و جان می دهد ،را خداگوییم.بعلاوه مرگ انتقال از عالمی به عالم دیگر است.انسان در گردشی که در عوالم گوناگون دارد، در حال سیر و تکامل است تا به بهشت موعود برسد.
   مرگ در عالم رحم،شروع حیات در عالم طبیعت است. بعلاوه مرگ در عالم طبیعت، شروع حیات در عالم برزخ است.انسان ها بامرگ در عالم مادی، درحقیقت لباس مادی را در خاک می گذارند و لباس لطیفی متناسب با عالم برزخ می پوشانند.

دانی که هر آنکه  می رود پیر نگردد
دانی که زمین ز خوردنت سیر نگردد
تا جسم من و جسم تو در خاک نهادند
گر جان به تنت هست، بدان دیر نگردد

 

جانشین خدا

پادشاهان بر روی زمین به دلایل گوناگون، ازجمله ناتوانی در انجام همه امور و یا انجام امور در زمان غیبت و یا انجام امور پس از مرگ خود ، فردی را بعنوان جانشین انتخاب می کنند.
   اما خداوند به همه امور عالم و همواره زنده و همیشه حاضر است.و ملایکه گفت که روی زمین جانشین قرار می دهم.
    شما اگر به دکل های مخابرات توجه کنید ، نقش آنها گیرنده امواج و ارسال آنها به گیرنده های کوچک است.پیامبران الهی به خاطر دل پاک ،همچون آینه های براق و شفاف، حقایق هستی جهان و معارف الهی را جذب و به مردم منعکس می کنند.
    لذا علت قرار دادن جانشین در روی زمین ، بخاطر عدم آمادگی مردم در انعکاس معارف الهی است و نه بخاطر عجز و ناتوانی خداوند متعال.

مکن تکیه بر عالم زور و زر
فریبنده است گردش چرخ دهر
تو رامی گذارند در خاک و قبر
تو  در فکر مالی و کاخ و گوهر

 


مقایسه 

یکی از مسایلی که باعث سقوط انسان می گردد مقایسه افراد با یکدیگر است.زمانی که خداوند آدم را خلق نمود، ملایکه به خدا اعتراض کردند که می خواهید در زمین خون ریزی شود.خداوند به ملایکه روح ملکوتی  پیامبرانی که ازسلسله آدم بدنیا می آیند را معرفی کرد .آنها به خطای خود پی بردند. این زمانی اتفاق افتاد که آنها پشیمان از گفته خود شدند.
   اگر انسان ها بخواهند ظرف وجودیشان از معارف الهی پر  و بر صفحه دلشان کلام خدا نوشته و قابل بیان و خواندن باشد.باید ظرف وجودی خود را از هوای نفسانی خالی کنند، تا امکان پر شدن داشته باشد.
  رحمت الهی همانند باران در حال باریدن است. باید ظرف خود  را در زیر باران و خالی و بزرگ کرد تا امکان حداکثر بهره برداری مقدور گردد.

معرفت را تزکیه افزون کند
عاشق جانانه را مجنون کند
تزکیه با علم گر توام شود
کی بشر را نادم و محزون کند

 

 

خود برتر بینی

ملایکه پس از شناخت آدم و متعاقب آن پشیمان از اعتراض خود به فرمان خدا بجز شیطان بر آدم سجده کردند.اینکه شیطان از ملایکه یا جن بود اختلاف هست.شیطان برای مدت طولانی خدا را  عبادت می کرد ولی بخاطر خود برتربینی که از ابتدای خلقت خود داشت بالاخره ماهیت خود را با سجده نکردن نشان داد.البته اینکه نحوه سجده چگونه بوده است ، بر ما معلوم نیست.
در دنیای مادی هم افراد نیت و ماهیت خود را در شرایط گوناگون بالاخره نشان می دهند.خوشا به حال کسانی که درون آنها جز پاکی و صداقت و راستی ،چیز دیگری نیست.
  خداوند می فرمایند ما انسان ها را برای امتحان و آزمایش آفریدیم.خوشا به حال کسانی که در امتحان الهی ،همانند پیامبران، در این امتحان مورد قبول درگاه الهی شدند.

از قدرت حق جن و ملک حیران اند
با اذن خدا هردو جهان ویران اند
مغرور مشو که زندگی چند روز است
در طوف حرم شاه و گدا یکسان اند

 


غذای پاک 
ئ
خداوند به آدم در بهشت گفت که از گندم نخور و نزدیک به آن مشو ، ولی با خوردن گندم و به خاطر عدم اطاعت از دستور خداوند از بهشت خارج شد. البته در این بهشت شیطان هم بود.اما در بهشت جاودان ، شیطان جایی ندارد.
  ریشه

باسمه تعالی
مجموعه برداشتهایی از قرآن کریم(۴)
ستارلعیوب

خداوند متعال ستار العروب است ، مگر زمانی که ما عیوب دیگران را عیان و ابراز کنیم. نشانه ی اینکه خدا می خواهد عیوب ما را بپوشاند ، آنست که اگر عیب دیگران را دیدیم ،چشم پوشی و باز گویی نکنیم. در غیر اینصورت بدانیم که عیب ما  ظاهر و آشکار می گردد.
همچنین نشا نه اینکه خدا می خواهد دست ما را بگیرد و آگاهی دهد،ناله و زاری و درد ما است .پایان هر اشکی ، شادی است.شما طفل راببینید ،با گریه ابراز نیاز به شیر و غذا می کند.مادر او را سیر می کند . در این حالت کودک شاد و خندان می شود.
اشک و اظهار عجز در مقابل عظمت و شکر گذاری از خدای متعال ، موجب رشد و موهبت های الهی می گردد.
  انسان اگر اشک بخواهد ، باید به مستمندان و بیچارگان کمک کند تا خدای متعال نیز او را یاری کند.خداوند به کسی رحم مکند که او اهل رحم به ضعیفان و نیازمندان باشد.

عشق یعنی دیدن یار و لقا
عشق جویی در ولی و مقتدا
عشق دانی گنج رحمت گنج جود
شد تجلی عشق حق  در کربلا

 


 توبه

خداوند متعال دریای رحمت است و ما جویی آلوده
از گناهان هستیم. چنانچه به دریا ریخته شویم ،اولا مورد پذیرش قرار می گیریم، بعلاوه پاک می گردیم و همچنین امکان برگشت ما به دریا وجود دارد.لذا توصیه شده که توبه کنید ، خداوند توبه شما را می پذیرد.رابطه ما با خدا همانند درخت و میوه آن نیست که اگر جدا شد ، امکان برگشت به درخت را نداشته باشد.انسان نزد خداوند بسیار با ارزش است.لذا وقتی آدم آن خطا را مر تکب شد ، گویی با ارزشترین مخلوق بهشتی مرتکب آن خطا شده است.
رابطه ما با خدا یک تناظر دوسویی نیست.اگر یک قدم به طرف خدا رویم او چندین قدم به ما نزدیک می شود.لذا رابطه ای یک به چند است.

ای اهل گناه و معصیت توبه کنید
ای اهل ثنا و معرفت ناله کنید
ای اهل سلوک و منزلت دریابید
ای اهل دعا و مغفرت لاوه کنید

 


ترس و غم

غم و ترس گاهی خوب و گاهی بد است.اگر انسان از هوای نفس بترسد که نکند او ما را از راه مستقیم دور کند و تلاش و مراقبت کنیم که شیطان هوس ما را فریب ندهد ، آن ترس خوب است . اما ترس از دنیا و نگرانی از آینده و چیزهای بی ارزش ، بد است.

همینطور غم و غصه بعضا خوب و بعضا بد است.  فرصت هایی چون قدرت و ثروت و جوانی را جهت خدمت از دست دادم ، و فرصت  استفاده جهت گره گشایی به مردم را از دست دادم، این نوع غصه ها خوب است. اما غم و غصه از نداشته ها ،خوب نیست ، که چرا خواسته های من برآورده نشد.
خداوند می فرمایند ،اگر می خواهیدغم و ترس مفید داشته باشید ، راه ما را در پیش گیرید .سعی کنید بنده خدا و تسلیم اوامر الهی باشید تا دچار غم و خطای بیهوده نگردید.
افسردگی ریشه در غم و غصه دارد واضطراب ریشه در ترس دارد.  قرار بود انسان در ابتدا در زمین باشد ، ولی مدتی در بهشت بود تا درس هایی از عاقبت عدم تبعیت از خدا و تبعیت از هوای نفس را ببیند.
خداوند با توجه به شناخت انسان ، بهترین هدایتگر می باشد.لذا تنها راه نجات آدمی ، تبعیت از اوامر الهی که خالق انسان می باشد.

دیر فهمیدم که  عصیان کرده ام در بندگی
دیر  فهمیدم  که تنها  اوست  اندر  زندگی
ای بشر تا کی اسیر این و آن و نفس خود 
دیر فهمیدم زمان طى شد و ما در بردگی

 


غربالگری

انسان در سخن گفتن و انجام هر کاری ، باید ابتدا غربالگری کند.سخنان نرم و لطیف که موجب شادی و مفید و سازنده است ،با بیان زیبا و خوب بگوید.همچنین از گفتن سخنان ناراحت کننده و دل آزار پرهیز کند.همانند لایه اوزون که خداوند برای جلوگیری از تشعشعات مضرر آنرا قرار داده تا نور مفید به زمین برسد. متاسفانه بشر با سوراخ کردن آن موجب ضرر و زیان خود و دیگران می گردد.
   انسان فهیم و دانا قبل از انجام هر کاری ، در خصوص نحوه انجام  و پایان آن فکر و در صورت تایید عقل و صلاح آنرا به زبان جاری و یا عملی می کند.بر عکس فرد نادان اول کاردلخواه را انجام و سپس فکر می کند.بدیهی است ، پشیمانی در آن موقع بی فایده است.زبان پرده ای است ، که باید مانع انعکاس نیات زشت و پلید آدمی باشد.

هر کسی دردی به ما افزود و رفت
غم درون دل فزون بنمود و رفت
 ای رفیقان تا به کی ظلم و ستم
هر کسی زخم زبانی زد و رفت

 


مخلوط شدن حق و باطل

خداوند به قوم بنی اسراییل می فرماید حق را با باطل مخلوط نکنید. این تلنگری به ما هم هست . اگر می خواهید حق خودش را نشان دهد و همه حق گرا شوند، آنرا با ناحق مخلوط نکنیم. برای مثال ،گلاب خوشبو و فاضلاب بد بو است.اگر این دو را مخلوط کردید ، بوی غالب فاضلاب است و بوی گلاب محو می شود.
  در مسایل اجتماعی احکام اسلام حق و راهگشا  برای انسان و لازم و مفید است. متاسفانه وقتی افرادی به نام اسلام کارهایی انجام می دهند که خلاف شرع و عرف و قانون است.لذا عوام از اسلام زده می شوند.اگرمی خواهیم مردم نماز خوان و حجاب را رعایت کنند و دین گریز نباشند ، باید ابتدا خودمان عامل به احکا

و رازی را ز خلقت
ندارم جز خدا، ورد زبانم
زبانی ده که گویم شکر نعمت


شکافندگی

خداوند متعال با شکافتن دانه در زمین موجب جوانه زدن دانه و ادامه حیات در طبیعت است. همانند خیاطی که با تکه تکه کردن پارچه ، باعث ایجاد خلعتی می شود و به پار چه ارزش می دهد.
  انسان نیز با جذب دو سلول نر و ماده ،در حقیقت شکافتن  سلول ماده و ورود سلول نر در آن ، یک انسان با گذشت زمان خلق و تکامل پیدا می کند.
  گاهی اوقات خداوند ، از شکافندگی برای نابودی استفاده می کند.همانند شکافتن زمین و دفن قارون و اموال واطرافیانش ،یا شکافتن دریا و دفن لشکریان فرعون.
  اگر به داستان حضرت یوسف دقت کنید، خداوند درهای بسته را شکافت و یوسف را از تهمت نجات داد.یاحضرت موسی و همراهان را با شکافتن آب و ایجاد خشکی بین دو کوه آب نجات داد.
   خداوند با معرفی این حقایق در قرآن کریم می خواهد به ما بگوید که اگر تقوای الهی و بندگی خدا را انجام دهید ، در اینصورت درها را به روی شما باز می کنم و هرگز به در بسته نمی خورید .حتی اگر کسی بخواهد درها را روی شما ببندد ما آنرا باز می کنیم. 

ناجی یوسف تویی ،در قعر چاه
عزت و شوکت دهی با عز وجاه
تو خدایی می کنی و، ما گرفتار هوا 
مى شود یوسف، عزیز مصر و شاه


چله نشینی

خداوند به حضرت موسی گفت به کوه طور برو و چهل شبانه روز به عبادت بپرداز .همچنین به حضرت محمد فرمود چهل شبانه روز به غار حرا برو و به عبادت بپرداز.تا آمادگی روحی اقدام بزرگی را پیدا کنید.
   چله نشینی به معنای عزلت و کناره گیری از جامعه نیست ، بلکه تلاش برای ترک گناه و آمادگی روحی در چهل شبانه روز است.حداقل نتیجه آن تزکیه نفس و ارتقای روحی انسان است.
چله گیری در حقیقت یک کار عرفانی و سلوکی است و مبنای سلوک در اسلام بر این است که انسان از خودش بگذرد و به حق بپردازد.
   برای تبدیل یک صفت بد به صفت خوب، اگر چهل روز تلاش شود و بعد صفات دیگر و همین طور عادت ها را یکی یکی جایگزین کنیم و به تدریج سعی کنیم خود را از رذایل تخلیه و به فضایل بیاراییم.این روش ما را قادر می سازد که مراحل سیر و سلوک رابه راحتی طی کنیم. نفس ابتدا مقاومت می کند ولی با تداوم آن کار تسلیم می گردد.

معرفت را تزکیه افزون کند
عاشق جانانه را مجنون کند
تزکیه با علم گر توام شود
کی بشر را نادم و محزون کند


هوای نفس

 دل انسان می تواند بسیار نرم و یا بسیار سخت باشد.اصطلاحا چنین دلی  را دل نازک یا دل سنگ گویند. منظور این است که اگر انسان خاکی و متواضع شد ، دراینصورت انواع صفات الهی در او تجلی و خودنمایی می کند و در مزرعه دلش انواع گل ها با رنگ و بو های گوناگون سبز می شود.اما اگر مزرعه دل او سنگ بود ، هیچ گیاهی جز خار در دل سنگ نمی تواند رشد کند.در این حالت است که انسان بی رحم ، و ظلم بر خود و دیگران می کند.
    هوای نفس همانند گرد و خاک و طوفانی می ماند که در مقابل انسان قرار می گیرد و اجازه حرکت نمی دهد ، اگ چه دارای چشم هست.تنها راه برای حرکت در مقابل طوفان نفس ، سرکوب و کشتن و ازبین بردن هوای نفس می باشد.
   برای مثال، اگر کسی  به شما اهانت نمود و شما سکوت کردی و پاسخ او راندادی.اگر چه در ظاهر تحقیر شده ای ولی  در حقیقت روح و نفس تو قوی شد و دشنام دهنده دچار عذاب روحی می شود ولی شما با گذشت خود روح خود را تقویت و آماده جهادی بزرگ می کنی.

مستی ما مستی انگور نیست
لحظه ای در خود شدن منظور نیست
مستی ما بی خود از خود گشتن است
  شوق جنت رفتن و یا حور نیست


عفو و گذشت

خداوند  تنها چیزی را که نمی بخشد ، نا امیدی انسان ها ست و اینکه فرد تصور کند که آنقدر گناهانش زیاد است که امکان عفو و گذشت توسط خدای متعال نیست. نا امیدی در حقیقت نوعی عدم باور و ایمان به خدا در بزرگی و بخشندگی است.
   خداوند بخشنده و مهربان است و اگر مصیبتی به انسان وارد می شود ، برای بیداری اوست. همانند انسان خواب که او را بیدار می کنند که به کارهای خود بپردازد.اگر انسان با تلنگرهایی که بعضا از طرف خدا به انسان ها زده می شود ، صرفا برای بیداری او و کسب معرفت است.همینکه بیدار شد و راه صحیح را شروع به طی نمودن کرد ، او را نیز همراهی می کند.
  برای مثال، برای تمیز کردن فرش ،آنرا با چوب دستی که به آن می زنند، گرد و غبار را از فرش خارج می شود.در ظاهر به فرش چوب زده می شود.اما چشم حقیقت بین می فهمد که برای دوری گرد و غبار از بدنه فرش و تمیزی فرش است.لذا با بعضی از اتفاقات ،خداوند می خواهد ما را از کج رفتن آگاه و به صراط مستقیم برگرداند.

ما نداریم بجز خالق هستی دگری
ما گرفتار زبانیم  و دو گوش و بصری
راه کج،کی برساند،من و تو،در بر دوست
راه حق جو، که نوید است و امید بشری


تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
مجموعه برداشتهایی از قرآن کریم(۵)

اندیشه در قرآن

اگر به آیات قرآن دقت و تدبر شود ، در می یابیم که ارتباطی بین بعضی از آیات وجود دارد که همدیگر را کامل می کنند. با کنار هم قرار دادن آنها مطلبی بیان و آشکار می گردد. همانند قطعات خانه سازی ، که قطعات بهم ریخته است . لذا با تفکر و اندیشیدن امکان ساخت خانه یا وسیله ای مقدور می گردد.
  علامه طباطبایی با استفاده از آیات دیگر ، تفسیری بر آیات قرآن نوشت.
.خداوند می فر ماید شما حرکت کنید ، من شما را یاری می کنم .همانند طفلی که ابتدا راه رفتن را یاد گرفته و بعد از کمی راه رفتن از والدین کمک می خواهد تا او را بغل کنند تا به مقصد برسد ولی طفل شیر خوار اگر کمکش هم والدین کنند ، باز قادر به حرکت نیست.لذا ولی می خواهد بجای یاری.انسان های با معرفت زود متوجه می شوند که ولی می خواهند تا به سر منزل مقصود برسند.

ای که هستی همه چیز و ما هیچ
ما گرفتار رهی پیچا پیچ
می کنم ناله و خواهم مددی
نفس  دون مانع قرب و پا پیچ

 


ظاهر و باطن نماز

اعمال و اذکار و حرکاتی که در نماز های یومیه انجام می گردد ، ظاهر نماز است. ولی این ظاهر باید ما را به باطن نماز ببرد تا نجات بخش باشد.
   خداوند می گوید نمازگزاران دارای خصوصیاتی هستند.اولا روی و توجه آنها فقط به خداست و به غیر از خدا به چیز دیگری توجه ندارند . بعلاوه به مال دیگران چشم داشتی ندارند ، بلکه بالعکس قسمتی از مال خود را به مستمندان می دهند.اینان به محرومان کمک می کنند و به روز قیامت ایمان و اعتقاد دارند.نمازگزاران امانت داری مطمئن  و پاک دامن هستند.اینان در فکر و عمل ثابت قدم و با وفا هستند.و نماز را در وقت خود در مساجد به پا می دارند.
  بنابراین نماز دارای قسمت های گوناگون ، چون ظاهر آن که توجه و سخن گفتن با خداست.و باطن آن که توجه به موارد فوق در زندگی و کسب وکار و بدست آوردن روزی حلال است.

آنکه ضایع می کند حق صلات
کی بنوشد از لبش آب حیات
 حق آن بر بندگان سنگین بود
یاد یزدان موجب قرب و ثبات


صبر و تحمل

گشاینده و کلید مشکلات صبر و تحمل است.انسان های موفق در اثر صبر و پایداری و مقا ومت ، پیروز در جبهه های گوناگون علم و هنر و جنگ و مقام و ثروت شدند.کسانی که یک روزه می خواهند ره صد ساله را طی کنند ، همانند کودکی می مانند که وقتی شیرینی می بیند ،سریع آنرا می خواهند .
   با صبر می توان از تلخی و سختی مشکلات کاست ، اگر چه ممکن است نتوان آنرا را بر طرف  نمود .همانند قهوه ای که تلخ است ولی با افزودن شکر ،از تلخی آن کاسته می شود و قابل خوردن می شود.
   عامل موفقیت و خوشبختی مردم در صبر و اقامه نماز است.اگر به شیر مادر دقت کنیم ، چند ماه طول می کشد تا خون تبدیل به شیر گردد و غذای نوزاد گردد.یا به میوه جات ،پس از طی کمال،قابل خوردن می شود.بطور کلی، با صبر و گذشت زمان، کار ها شفاف و در تصمیم گیری درست ما را کمک و از خطا دور می سازد.
صبر باشد شاه کلید مشکلات
بی ادب در منجلاب و معضلات
رشد ما در صبر و در آداب ما
بی ادب کی نوشد از آب حیات

 


کم ها را دست کم نگیریم

فرشتگان را بهشت می دهند ولی انسان ها باید بهشت خود را بسازند.اگر به حضرت آدم نگاه کنیم ، لحظه ای پا روی دل خود ننهاد و از آن درخت ممنوعه میوه خورد واز جنت برین به اسفل السافلین سقوط کرد.
گویند نعل بند میخ نعل را خوب نکوبید ، لذا نعل افتاد و متعاقب آن سرداری که روی آن اسب بود به زمین افتاد و در جنگ شکست خورد .در نتیجه کشوری بخاطر یک میخ سقوط کرد.
  لذا ما کارهای کوچک را نباید کوچک بشماریم.
جمعی از کارهای کوچک منجر به یک کار بزرگ می شود.گاهی دل یک بی گناه را با یک عمل خود می شکنیم ، آنگاه دچار مشکلاتی می شویم که ریشه آن ظلم و تعدی به یک مظلوم است.
  در دنیای مادی ، گاه برای انسان شرایطی پیش می آید که انسان را به یاد  روز قیامت می اندازد.گویند در روز قیامت هر کس به فکر نجات خود و از هم دیگر فرار می کنند.با ریشه یابی، در می یابیم که نتیجه لقمه های ناپاک و عدم تبعیت از دستورات الهی است.

ظلم بر جان،می کند قلبت سیاه
بر بدن ظلمی شود، جسمت تباه
روح تو خواهان حق هر آن و دم
حق ببیند، هر خطا و اشتباه


آزمایش های الهی

خداوند متعال می فرمایند ، ما انسان ها را برای امتحان آفریدیم.در این امتحان ،مواد امتحانی خوشی ها و نا خوشی هاست.اگر انسان خوشی ها را با شکر گزاری و مصیبتها را با صبر توام کند، آنگاه در این امتحان قبول شده است.
  انسان با دو بال صبر و شکر ، امکان رشد و پرواز ملکوتی را پیدا می کند.خداوندچه نعمتها و چه مصیبتها را وسیله ای برای رشد انسان قرار داده و هر دوی آنها خیر است.
  خداوند اگر می خواست ،تنها با نعمتها ما را آزمایش کند .باتوجه به غرور و هوای نفس امکان انحراف ما وجود داشت.اگر خدا تنها با سختی ها ما را امتحان کند ، امکان کفران نعمت و ناشکری بود.

الهی سینه ای ده پر ز حکمت
ببینم سر

و منت گذاشتن، ظرف شیشه ای را با سنگ می شکند.لذا باید مراقب  هم ان درونی و هم ان بیرونی بود ، تا به کالاها دستبرد یا حمله نشود.
   شیخ عطار چه زیبا می گوید.

 چه دارم گفت دل پر پیچ دارم
که گر خر می‌بیفتد هیچ دارم
چو پی بر باد دارد عمر هیچ است
ببین کین هیچ را صد گونه پیچ است


تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی

لذا باید مراقبت ویژه در قضاوت ها و گفتارها و رفتارمان داشته باشیم.
  سعدی چه زیبا سخن امیر مومنان را در قالب یک رباعی سروده است. 
 
یاد دارم ز پیر دانشمند
تو هم از من به یاد دار این پند
هر چه بر نفس خویش نپسندی
نیزبر نفس دیگری مپسند

  اگر انسان پاک میزان قضاوت باشد ، هرگز ظلم و تعدی به کسی نمی کند، چون این کار را در مورد خود دوست ندارد و لذا برای دیگران هم نمی خواهد.
   انسان ها بتدریج صفات خوب یا بد را در وجود خود قرار می دهند. صفات خوب به تدریج صفات خوب را جذب می کند. همینطور اگر صفت بدی در انسان ریشه دواند ، بتدریج خطاهای دیگر برای او انجامش راحتر می گردد تا جایی پیش می رود که خود را به هلاکت می رساند. همانند تخم ی که شتر شد و سرنوشتش اعدام گردید.
   انسان با هر گناهی یک صفت حیوانی به خود اضافه می کند .تا جایی که از دستور خدا در عدم صید ماهی در روز شنبه قوم بنی اسراییل سرپیچی می کند.با توجه به رفتار آنها ، خداوند می گوید شما که می خواهید میمون صفت باشید ، لذا آنها را از انسان تبدیل به میمون نمود.

ای کاش، که دلبسته ی دنیا نشو یم
ای کاش، غریق شهوت و جاه  نشو یم
گردیم صدیق و  مخلص و اهل سلوک
ای کاش، که بی قرار فردا  نشویم


آثار ظلم و گناه

1.مدتها بود که می خواستم در خصوص آیات قرآن تدبر و فکر کنم. تا اینکه این فرصت در باز نشستگی برای من حاصل گردید و توفیق پیدا کردم در زمینه خداشناسی و آیات قرآن چند ساعتی وقت بگذارم.شبها بهترین فرصت برای من است.معمولااز ساعت دوازده تا حدود سه شب، وقت خود رابه این دو مورد اختصاص داده ام و برداشت های خود را به تحریر در می آورم. امید است برای خوانندگان مفید باشد.
2.سخنرانی حجه الاسلام آقای رنجبر در زمینه تفسیر قرآن و اشعار مولانا مطلع شدم. ایشان به زبان بسیار ساده و قابل فهم و دقیق به شرح آیات قرآن و دیوان مولوی می پردازد .بنده در قالب دو گروه در تلگرام بتدریج در حال جمع آوری هستم.هر شب با توفیق الهی بدقت دو نوار ویدیویی سخنرانی را در دو زمینه فوق گوش می کنم و یاداشت برداری می کنم.
3.در طول زندگی در یافتم ، دو چیز در سرنوشت انسان بسیار تاثیر گذار است.یکی گناه و دیگری ظلم.گاهی انسان به خود ظلم می کند.با گناه کردن روح و روان و جسم خود و خانواده را به خطر می اندازد.گاهی قومی ظلم و گناه می کنند، به حدی که قرآن برای عبرت ما و سرنوشت و مجازات آنها ،قوم های هود ،لوط،نوح و بنی اسراییل را ذکر می کند.

4.تنها راه نجات و خوشبختی ما در تبعیت از دستورات الهی است.خداوند مرتب با خوشی ها و نا خوشی ها ما را امتحان می کند.در خوشی ها باید شکر گذار و در نا خوشی ها باید صبور باشیم.گاهی امتحان فردی است ، چون قربانی کردن اسماعیل توسط حضرت ابراهیم.گاهی امتحان کردن قومی است ، چون فرستادن مائده آسمانی و نا شکری قوم بنی اسراییل که موجب قطع آن شد.
5.برای آشنایی با معارف الهی، لازم است انسان در خدا شناسی تدبر و تحقیق و فکر کند.لذا باید آنرا از طریق معصومین و اولیای الهی که واسطه حق و انسان هستند و معارف الهی از طریق آینه سینه آنها  به آنها منعکس شده است اخذ نماییم.بهترین کلام الهی در قرآن آمده است . لذا باید در فهم و تدبر و خواندن و بکار بردن آن کوشا باشیم و با یک برنامه منظم و طولانی مدت به تزکیه نفس توام با آشنایی
معارف الهی بپردازیم

دیر فهمیدم که دانش نیست در حمل کتاب
دیر فهمیدم زمان طى شد ومن در منجلاب
تا به کی غافل بمانم اندر این دنیای پست
دیر فهمیدم  که دنیا نیست چیزی جز سراب


تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
مجموعه برداشتهایی از قرآن کریم(۶)

آرامش و آسایش

در یک جامعه با قوانین بشری امکان آسایش وجود دارد.اما آرامش تنها در صورتی امکان دارد که حول محوریت خدا باشد، همانند دانه های تسبیح حول نخ آن گرد هم آییم.قوم بنی اسراییل از نظر مادی مشکلی نداشتند ولی بخاطر اینکه حول محور الهی قرار نداشتند ،مرتب خونریزی و کشتار بین آنها بود.
   میتوان حول محوریت غیر خدا کنار هم بود و آسایش نسبی داشت.اما اگر بخواهیم آرامش واقعی داشته باشیم ،باید حول محور و ریسمان الهی و امور معنوی جمع شویم. امور مادی آسایش می آورد ولی آرامش هرگز.تجمع بی خدایان همانند انبوهی از ریگ ها می مانند که در اثر کوچکترین ضربه از هم جدا می شوند.اما تجمع مسلمین در مساجد حول محور خدا و امور معنوی است و از بهترین تجمعات است.
تجمع پیامبران، چون همگی حول محور خدا هستند ، هرگز در امور معنوی نزاع ندارند.
 آرامش به خاطر پشتوانه معنوی، حالت پایدار دارد و با تغییر شرایط محیطی و رفاهی ااز دست نمی رود. در صورتی که آسایش پشتوانه مادی دارد و با گرفتن امکانات رفاهی، از بین می رود.
 

 کاخ و ویلا   کی دهد ، آرامش روح و روان
مال و ثروت کی شود، خوشبختی پیر و جوان
 می دهد آسایش و لذت به ظاهر مر تو را
 رو به دنبال کمال و معرفت  در هر زمان

دعا و توسل

با عنایت به جایگاهی که معصومین و اولیای خدا پیش خدای متعال دارند.همچنین باتوجه  به اینکه افراد معمولی بخاطر خطا و نا آگاهی دچار گناه شده اند.لذا گفته می شود نیاز های مادی و معنوی خود را از خدا ازطریق واسطه تامین کنید.امکان موافقت حق تعالی بیشتر است.اگر چه خداوند این امکان را از طریق نماز و دعا داده که مستقیما در خواست خود را از خدا بخواهیم.
  اینکه گفته می شود دیگران در حق شما دعا کنند، بخاطر این است که ‌با زبان دیگران شما گناه نکرده اید.همینطور توسل به معصومین بخاطر گناه نکردن آنهاست. چگونه است انسان از خوردن نجاسات پرهیز می کنند چون ماهیت آن را می داند، گناهان نزد اولیای الهی نیز اینچنین است. آنها ماهیت گناه و عاقبت سر پیچی از اوامر الهی را میدانند و به آن ایمان دارند.
گنه در اهل دل راهی ندارد
دلیلی غیر خود خواهی ندارد
گنه را چون نجاست می توان دید
لذا خ

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها