باسمه تعالی
یاران پیغمبر
ابوذر
غزل۴

گفت صادق در خصوص ابن جناده چنین
دان ابوذر دائما در فکر بود و ذکر دین

نهی کردند تا نگردد حرف پیغمبر بیان
راست گو بود و زبانش تیغ برانی به کین

می شود تبعید در شام و بگوید حرف حق
در خصوص حاکم شهر و بلاد و ناکثین

می کند عثمان ورا تبعید در اقصی نقاط
تا لبان بسته شود، از گفتن اعمال ‌کین

می کند مولا علی را او حمایت در نبرد
جنگ حق و باطل است و مذهب و آئین و دین

او بود رکنی ز ارکان تشیع آن زمان
می کند یزدان سفارش، بر نبی مسلمین

جد او غفار باشد، زین سبب باشد لقب
کنیه اش باشد ابوذر، مرد تقوا و یقین

دوست دارد، بر خلاف مردم کوی و دیار
فقر و مرگ و رنج در راه خدا را همچنین

عالمی فاضل بود، هم عارفی والا مقام
میثمی او زاهد است و معتقد بر واپسین

اهل بخشش باشد و در عصر خود او کم نظیر
می سراید چون رجالی، شمه ای از سالکین

 

 


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها